ثمره ی عشق منو بابایی

سلام مامانی

1391/12/19 13:22
نویسنده : مامانی
446 بازدید
اشتراک گذاری

مامان شدن....بابا شدن....واژه های سنگینی بود که از مدت ها قبل منو بابایی خودمون رو واسش آماده کرده بودیم. و خدا جون لطفش رو بر ما تمام کرد و شما رو تو دل من قرار داد. حس شیرین مادر شدن و پدر شدن حسی هست که خدا تو دل من و بابا جونت قرار داد.

 

عزیز دلم منو بابایی در تاریخ صبح زود رفتیم آزمایشگاه و من آزمایش خون بتا دادم و فهمیدیم خدا شما رو به ما هدیه داده و خیلی ذوق کردیم.(البته عصر روز قبلش با پر رنگ شدن دو خط بی بی چک فهمیدیم خبرایی هست.)

بعدش هم که رفتیم سونوگرافی و ما شما رو دیدیم و اسمت رو گذاشتیم ترنج. آخه میدونی مامانی خیلی کوشولو بودی . فکر کن 2 میلیمتر بودی اون موقع و قلبت هم تشکیل شده بود. وااااااای چه حس خوبی داشتیم ما. آخه تو به این کوشولویی قلبت دیگه چقدره عشقم.

الان شما 17 هفته و 4 روزه که پیش مایی و شما روز به روز بیشتر تو دل منو بابایی جایگاه ویژه ی خودت رو نشون میدی.و ما رفتیم سونوی ان تی دادیم و فهمیدیم که صحیح و سالمی. وای خدا تو این مدت چقدر تغییر کرده بودی و دقیقا شکل انسان کامل رو داشتی. همه چیزت معلوم بود. قربوووووووووون اون تکون های پای کوشولوت توی سونو گرافی برم. پات رو از بالا آوردی پایین و بابایی فیلمت رو گرفته عشقم.

فقط ما فعلا نمیدونیم شما دخملی یا پسملی؟

حدود 5 روزه دیگه میریم سونو و متوجه میشیم. ایشالا.

فرقی واسمون نداره فقط سالم و صالح و خوشگل و باهوش باش.

راستش این 4 ماهی که من شما رو باردارم به خاطر دردای زیر دلم و ویار شدیدم خیلی سرم و آمپول زدم و ویارم خیلی اذیتم میکرد و دکتر گفته بود باید استراحت کنی. واسع همین همه کارهای خونه رو بابایی داره انجام میده و غذا درست میکنه خرید میکنه و خلاصه خیلی بهمون میرسه. ...از همین جا از بابا جونت تشکر میکنم که اینقدر هوامون رو داره. اینا رو مینویسم و دوست دارم وقتی بزرگ شدی بدونی چقدر بابایی زحمتت رو کشیده و وجودش باعث افتخارمونه.

نفس من و بابا...من برم ناهار بخورم چون گرسنه ای. بابایی امروز برامون قارچ پلو درست کرده..راستی دست پخت بابایی خیلی عالیه.

بوس برای تو عزیزه دلممممم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)